خاستگاه این اقوام متنوع و متفاوت است برای مثال، ایل اصانلو از زنجان، ایل الیکایی عمدتاً از مازندران، ایل عرب عامری از فارس، ایل هداوند از لرستان و... نشأت گرفتهاند.
کاربرد و کارکرد موسیقی بومی
مفاهیم فوق اگر چه در وهله نخست یکسان به نظر میآیند اما دارای تفاوت معنایی عمیقی هستند. کاربرد در واقع به روشهای بهکارگیری موسیقی در یک جامعه یا فرهنگ یا به عمل اجرای موسیقایی رایج و مرسوم چه بهصورت مستقل و چه پیوند خورده با فعالیتهای دیگر اشاره دارد. به تعبیر دیگر کاربرد به موقعیتی اشاره دارد که در آن موسیقی در فعالیت انسانی مورد استفاده قرار میگیرد، اما کارکرد به دلایل استفاده از موسیقی، بخصوص اهداف گستردهتری که موسیقی در خدمت آنها قرار میگیرد، مربوط میشود. اهدافی همچون، لذت برقراری ارتباط پاسخ، جسمانی، مشارکت در استمرار و ثبات فرهنگ و ...
موسیقی منطقه گرمسار در گذر زمان به تأثیر از خاستگاههای جغرافیایی ایلات ساکن در آن، گویشها و گونههای زبانی رایج در میان این اقوام آدابورسوم و سنن، شیوهها و روشهای گوناگون معیشتی و اقتصادی تعاملات اجتماعی فرهنگی ایلها در محدوده قشلاق و نیز برخوردها و مراودات به وجود آمده با اقوام و فرهنگهای مناطق ییلاقی (کوهستانی)، دارای ویژگیها سبک و سیاق حالت و بیان و رپرتوار خاص خود گشته است.
در اینجا دو جریان یا فرهنگ عمده شناخته شده و تا حدودی مستقل موسیقایی را که طی چند سده اخیر در شهرستان گرمسار حضوری پررنگ و نقشآفرینی مؤثری داشتهاند، مورد بررسی قرار میدهیم.
موسیقی ایل الیکایی
موسیقی در ایل الیکایی دارای حضور جایگاه و اهمیت خاصی است، نقش کاربردی یا به عبارت دیگر موقعیتی بودن بخش عمدهای از قطعات و آهنگهای مرسوم و معمول در میان این ایل مؤید این مطلب است اکثر الیکاییها، البته بهجز نسل جدید نوازنده یا خوانندهاند البته نوازندگان و خوانندگان حرفهای زیاد نیستند معمولاً برای نامیدن نوازنده یا خواننده پسوند چی را به تخصص وی اضافه میکنند: سازچی، نی چی دهل چی و خواننده چی. از قدیمالایام تاکنون دو ساز ملودیک و یک ساز کوبهای (ضربی) در بین الیکاییها مرسوم بوده و هست. سازهای ملودیک عبارتاند از: سرنا و نی و ساز کوبهای هم دهل است.
اخيراً برخی از نوازندگان ساز بالابان را هم مورد استفاده قرار داده، آهنگها و قطعات بومی را با آن مینوازند.
ویژگیها فنی موسیقی الیکایی
علیرغم اینکه گویش الیکاییها بسیار شبیه زبان طبری (مازندرانی) است، اما به لحاظ موسیقی، قطعات آوازها و نمونههای متداول، کمترین شباهتی با فرهنگ موسیقایی استان مازندران ندارد. انواع سرکویریها، یوگ یاشتری، منظومهها و داستانها، قطعات مراسمی یا موقعیتی، لالاییها و... به لحاظ شعر، حالت و بیان، موسیقی، خصائص ملودیک ریتم و تمپو و سایر مؤلفههای موسیقایی، بیشتر به موسیقی مناطق جنوب ایران از جمله دشتستان فارس و دامنه رشتهکوههای زاگرس(بختیاری) شباهت دارد. البته تشابه اسمی قطعات، آوازها و نمونههای مرسوم در فرهنگ الیکایی با رپرتوار موسیقی مناطق جنوب ایران نیز میتواند مؤید این مطلب باشد.
از حيث متر يا ريتم مجموعه قطعات و آهنگهای الیکایی به دو دسته متریک و غیرمتریک تقسیم میشوند. غالب قطعات متریک با سرنا و بیشتر آهنگها و آوازهای غیر متریک بانی نواخته یا همراهی میشوند. تنوع ریتم در این موسیقی چندان زیاد نیست. میتوان قالبهای ریتمی همچون دوضربی، چهارضربی، ششضربی را در قطعات مرسوم این فرهنگ یافت. البته بعضاً تغییرات تمپو و تندی و کندی قطعات موجب دگرگونی ریتم و ارزشهای زمانی آنها در طول اجرا میشود. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در مقاطع کوتاه زمانی در اجرای برخی قطعات همچون، یوگ، میتوان فیگورها یا جملاتی را به شکل ریتم لنگ یا مختلط همچون ⅞ شنید که البته توسعه چندانی نمییابد.
موسیقی ایل اصانلو
اصانلوهای گرمسار به دلیل دارا بودن زبان ترکی و نیز داشتن آبشخور متفاوت فرهنگی علیرغم برخی آمیختگیها و تبادلات موسیقایی با ایل، الیکایی، از فرهنگ موسیقایی متفاوتی برخوردارند. این استقلال را میتوان در اصطلاحات و تعابیر مورد استفاده و نیز اسامی قطعات اجرایی خصوصاً منظومههای ترکی یافت.
سازهای موجود در موسیقی اصانلو
سازهای معمول در بین اصانلوها که البته برخی از آنها درحال حاضر از رونق افتادهاند عبارتاند از سرنا، دهل، نی و چگور.
ویژگیهای فنی موسیقی اصانلو
ازآنجاکه گویش اصانلوها ترکی بوده و دارای خاستگاه جغرافیایی ترک زبان میباشند، طبعاً منظومهها و داستانهای موسیقایی معمول ترکی در بین اصانلوها رواج دارد. کوراغلی، ارخان مملی و اصلی و گرم ازجمله این منظومهها هستند.
بخش عمده قطعات و آهنگهای مرسوم در بین اصانلوها متریک و مربوط به موقعیتهای خاصی در مجالس و مراسم عروسی است. ریتمهایی چون 8/7، 8/3، 4/2، 8/6، 8/2 در آهنگهای مزبور قابلشناسایی است. در اجرای برخی از قطعات همچون اصلی و کرم و ناخرایاقی، بخشهایی از آهنگ از حالت متریک به حالت غیر متریک (آوازی) تغییر مییابد. البته قطعات (مُقُوم هائی) هم وجود دارند که غیر متریکاند و با سرنا یا نی نواخته میشوند، همچون بوربورو فلک داد.
گزارش از نعمتالله قنبری نیکدل پژوهشگر استان سمنان
انتهای پیام/